سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و ولادت امام رضا علیه‌السلام

شاعر : محمدجواد غفورزاده
نوع شعر : مدح و ولادت
وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن
قالب شعر : مسمط

صبح است و در بزم چمن، هر گل تبسمّ می‌کند            باغ از طراوت، حُسن یوسف را تجسّم می‌کند
موج نشاط و عشق چون دریا تلاطم می‌کند            از شرق عصمت جلوه‌ها خورشید هشتم می‌کند


در حیرت درگاه او، دل دست و پا گم می‌کند
باشد که بر دیدار او شیدا شود دل بیش از این

روزی که عالم‌گیر شد اشراق فیض عام او            آن روز آغـوش پـدر شـد بسـتـر آرام او
آرامش جان یافت از تسبیح صبح و شام او            برداشت با آب فرات از روز اول کام او
دل بُرد از موسی ولی، نام علی شد نام او
»فالله خیرٌ حافظا» بر این وجود نازنین

این اصل مصباح الهدی، مشکات علم و نور شد            از اشتیاق وصل او موسی کلیم طور شد
چون موکب اجلال او وارد به نیشابور شد            نزدیک شد آیات حق، آثار باطل دور شد
از خطبۀ شیرین او سرها همه پُرشور شد
برخاست غوغایی به پا از آن حدیث دلنشین

ای بت‌شکن‌تر از خلیل! ای یار موسای کلیم            ای سینه‌ات طور سنین، ای صاحب قلب سلیم
ای جاری از پیشانی‌ات نور صراط المستقیم            حکم ولایتعهدی‌ات محکوم؛ المُلک عقیم
صبرت شگفت‌انگیزتر از آیت کهف و رقیم
ای یوسف زهرا که شد صبر تو ایّوب‌آفرین

آن کس که خیزد آفتاب از آستان او تویی            در آفـرینش نکـتۀ باریک‌تر از مو تویی
عشّاق را دلبر تویی، آفاق را دلجو تویی            در هر زمان آیینه دارِ «لَیسَ الّا هو» تویی
هم حجت هشتم به حق، هم ضامن آهو تویی
دریای فیض رحمتی، چون رحمة للعالمین

این پنـجۀ مشکل‌گـشا رفع گـرفتاری کند            از خواب غفلت خلق را دعوت به بیداری کند
درماندگان را یاوری، مظلوم را یاری کند            دل در طواف کویش احساس سبکباری کند
من گرچه بد کردم، ولی او آبروداری کند
بر سفرۀ احسان او شرمنده است این کمترین

تا صحبت از این پارۀ جان پیمبر می‌شود            دنیای ما با عشق او دنیای دیگر می‌شود
خاک خراسان چون بهشت، از او معطّر می‌شود            خورشید در این بارگاه از ذرّه کمتر می‌شود
وقتی طواف حضرتش با حج برابر می‌شود
قُل هذه جنّاتُ عَـدنٍ فَادخُـلُوهَا خالدین

گاهی قدم در وادی صبر و توکل می‌زنم            خارم ولی دست طلب بر دامن گُل می‌زنم
گاهی دم از هجران روی مُصلِح کُل می‌زنم            چون ذرّه بر دامان او دست توسّل می‌زنم
در عین مهجوری دم از صبر و تحمّل می‌زنم
اما ندارم طاقت صبر و تحمّل بیش از این

نقد و بررسی

داستان پناه بردن آهو به امام رضا علیه السلام از دست صیاد و ضمانت آن حضرت در نزد صیاد تا رفتن و برگشتن آهو و ... در منابع روایی ما نیامده است؛ لیکن داستان های مشابهی با کمی تفاوت در مورد پیامبر اکرم در صفحه ۸۱ کتاب اعلام الوری طبرسی و در خصوص امام سجاد علیه السلام در صفحات ۳۲۴ کتاب اثبات الوصیله مسعودی و ۲۶۱ جلد ۱ کتاب الخرائج والجرائح قطب راوندی و در خصوص امام صادق علیه السلام در صفحات ۳۷۰ کتاب بصائر الدرجات شیخ صفار و ۱۱۲ جلد ۴۷ بحارالانوار علامه مجلسی نقل شده است که به نظر می آید داستان ساخته شده برای امام رضا علیه السلام ترکیبی از این چند روایت باشد  دانشنامه امام رضا ج ۱ ص ۲۰۲ البته شیخ صدوق در کتاب عیون اخبار الرضا ج ۲ ص ۲۸۵ روایتی از پناه بردن یک آهو به حرم و مرقد امام رضا علیه السلام نقل کرده است که مدت ها بعد از شهادت ایشان رخ داده استِ جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید



هم حجت هشتم به حق، هم ضامن آهو تویی           دریای فیض رحمتی، چون رحمة للعالمین